طراحی برنامه بازاریابی متناسب با کسب و کار شما
اگر شما مدیر هستید، مدیر شرکت یا مدیر بازاریابی، این نکته را به خاطر داشته باشید :
کار مدیریت دیدن شرکت به شکلی است که می تواند باشد !!
اما برای تجسم آینده ابتدا باید خود را بشناسید، تحلیل موقعیت و تحقیق بازار به شما کمک می کند وضعیت فعلی خود را درک کنید .
اولین گام برای موفقیت در بازاریابی طراحی درست نقشه راه و همان برنامه بازاریابی است .
شما باید برنامه بازاریابی خود را درک کنید و این درک را به تمامی نیروهای سازمان منتقل کنید
هر تلاشی برای بازاریابی بدون برنامه سازمان یافته، بی ثمر و غیرهماهنگ است .
اگر برنامه بازاریابی ندارید یا نمی دانید برنامه بازاریابی خاصی دارید یا خیر، نگران نباشید، از صفر تا صد طراحی برنامه بازاریابی در خانه بازاریابی به شما آموزش می دهیم
برنامه بازاریابی باید بر اساس استراتژی بازاریابی باشد و همین تصور کلی است که می تواند شما را به موفقیت برساند .
گام اول برای طراحی برنامه بازاریابی شناخت مشتری است
در آینده به بررسی مدل کسب و کار و ارتباط آن با برنامه بازاریابی می پردازیم و اینکه داشتن مدل کسب و کار جای برنامه بازاریابی را نمی گیرد و این دو در کنار هم لازم هستند و البته همه کسب و کارها نیاز به مدل کسب و کار ندارند، مثلا کسب و کارهای محلی همانند یک رستوران یا لبنیات سنتی می تواند بدون داشتن مدل کسب و کار به حداکثر بازدهی خود برسد .
اولین و مهم ترین اصل بازاریابی است که مشتری خود را بشناسید
وقتی که بفهمیم مشتری چگونه فکر می کند و چه چیزی را دوست داند برای ارتباط با آنها در مورد محصول یا خدماتی که می خواهند بخرید راه های مناسب و جذابی می توانیم پیدا کنیم
باید مشتری را در چند سطح بشناسید و آنها را دسته بندی کنید .
از نظر منطقی و از نظر حسی .
برای شناخت مشتری نیاز به تحقیق بازار دارید، که الزاما نیاز به هزینه های هنگفت نیست، نظر مشتریان خود را بپرسید، حتی با یک گوگل فرم ساده یا یک پرسشنامه می توانید پی ببرید که مشتریان چگونه فکر می کنند .
برای طراحی برنامه بازاریابی، مشتریان خود را دسته بندی کنید و به صورت دقیق و روشن مشتری را تعریف کنید .
راهکار عملی برای تعریف مشتری، فرض کنید داستان نویس هستید و باید شخصیت مشتری را شرحی دقیق برای بازی در یک فیلمنامه شرح دهید و در این فیلم نامه می نویسید که
چگونه مشتری از شما خرید می کند و بین رقبا شما را انتخاب می کند
به عنوان تقسیم بندی اولیه فست فودهای زنجیره ای مک دونالد را در نظر بگیرید، مک دونالد مشتریان به دسته های خانواده ها،جوانان، افراد مسن و اشخاص تجاری ( کسانی که به عنوان وعده محل کار از فست فود استفاده می کنند )
تقسیم کرده است . خب این دسته بندی کلی برای مک دونالد به عنوان یک فست فود زنجیره ای است و شما نباید خود را با مک دونالد مقایسه کنید
این دسته بندی مک دونالد بعد از تحقیق در بازار بوده است و یک دسته بندی عمومی نیست، اگر چه می توان از آن الهام گرفت .
شما به عنوان یک بازاریاب و مدیری بازاریابی با تصمیمات و جزییات بسیاری مواجه می شوید .
بازاریابی به پراکندگی تمایل دارد و بنابراین جهت گیری بازاریابی تقریبا مثل خرگوشی است که هر ایده خوب و خواست مشتری ناگهان مسیری جدید یافت می شود و در اکثر سازمان ها صدها خرگوش بازاریابی در حال جست و خیز به اطراف هستند و جهت های خرگوش های بازاریابی با دیگری متفاوت است .
تمرکز کلید موفقیت در طراحی صحیح برنامه بازاریابی است
بار دیگر به مدل کسب و کار مک دونالد نگاهی بیندازیم !!!
یکی حسن های مدل کسب وکار این است که یک اصل را در درون خود نهفته دارد، با منابع محدود شما نمی توانید بازاریابی را بیش از حد شخصی سازی کنید .
به عنوان مثال ممکن است یک قشر به سس خردل و نوشابه لیمویی علاقه داشته باشد، در حالی که اگر شما بخشی از یخچال خود را به این مشتریان اختصاص دهید، دسته اصلی مشتریان شما که افراد کهنسال هستند و به دوغ علاقه دارند، به خاطر نوع نوشیدنی آزرده خاطر خواهند شد .
این یک مثال جزیی و شاید خنده دار به نظر برسد، ولی اضافه کردن یک محصول جدید مثل نوشابه با طعم متفاوت و یک مدل سس خاص نیاز به مدیریت و برنامه ریزی دارد و همین ریزه کاری هاست که سازمان موفق را از سازمان ناموفق جدا می کند
تمرکز بر مشتری کلید موفقیت است .
همین چهار دسته از مشتریان علایق و سلایق و ارزش های خاص دارند و سرویس دهی به این دسته خودش برنامه ریزی می خواهد، برای کارکنان شرکت ها، شاید سریع رسیدن غذا و نیز قیمت ارزش است و شما نیازمند یک منوی اقتصادی و ناوگان حمل و نقل مجرب هستید برای دلیوری سریع غذا
البته این نظرات شخصی هستند و محله به محله و شهر به شهر و با توجه به فرهنگ و اقتصاد متفاوت هستند و برای به دست آوردن اطلاعات و شناخت صحیح از مشتری شما نیاز به تحقیق در بازار دارید